چشم سوم

از نگاهی دیگر

چشم سوم

از نگاهی دیگر

تاراج

به تاراج رفت، اشکهایم

وقتی او گریه می کرد

به تاراج رفت غرورم

بر پهنه احساسی که دیده نشد

او نیست و هستنم به تاراج رفت

زندگی همین بود، همین است

من قدر لحظه ها را می دانستم

او ندانست و لحظه هایم به تاراج رفت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد